آه می کشم تو را با تمام انتظار
پرشکوفه کن مرا ، ای کرامت بهار
در رهت به انتظار،صف به صف نشسته اند
کاروانی از شهید ، کاروانی از بهار
ای بهار مهربان ، در مسیر کاروان
گل بپاش و گل بپاش ، گل بکار و گل بکار
بر سرم نمی کشی دست مهر اگر ، مَکِش
تشنه محبتند لاله های داغدار
دسته دسته گم شدند مهره های بی نشان
تشنه تشنه سوختند ، نخلهای روزه دار
می رسد بهار و من بی شکوفه ام هنوز
آفتاب من بتاب ، مهربان من ببار !
علیرضا قزوه
*********************************************